معرفی تعاریف موسیقی ایرانی – تعریف های موسیقی ایران – آشنایی با تعاریف موسیقی ایران
دانگ
شاید این پرسش اساسی برای هر هنرآموزی پیش آید كه هدف از تشریح مسایل نظری در موسیقی چیست؟
به عبارتی پردهها، نیمپردهها، سهچهارم پردهها و غیره به چه كار میآیند؟ چگونه میتوان از آنها استفاده كرد؟
و پرسش هایی از این دست. موشكافی در ساختار آهنگهای ایرانی نشان میدهد كه تقریباً همه آنها از
چهار یا پنج نت مختلف تشكیل شدهاند و فاصله بین نتهای تشكیلدهنده در هر آهنگ، پرده، نیمپرده،
سهچهارم پرده و یا یك و یكچهارم پرده است. به زبان دیگر هر آهنگ ایرانی بهطور معمول بر اساس یك دانگ
ساخته میشود و دانگ درحقیقت همان چهار یا پنج نتی هستند كه با فاصلههای مشخصی به دنبال هم قرار
میگیرند. برای نمونه به دانگ زیر توجه كنید، شكل (55).
این دانگ از چهار نت و سه عدد فاصله تشكیل شده است كه با همین چند نت آهنگهای بسیاری میتوان
نواخت. یعنی یك دانگ فقط متعلق به یك آهنگ خاص نیست.
شکل 55 :ساختار دانگ
دور کامل
چنان كه در گفتارهای پیشین آمد، تقریباً تمام موسیقیها از هفت نت حاصل میشوند و آنچه امروزه بهعنوان
موسیقی میشنویم، چیزی جز تكرار همین هفت نت نیست. اكنون وقت آن است بپرسیم كه چه ارتباطی بین
هفت نت اصلی و دانگ وجود دارد؟ اگر با یك دانگ چهار صدایی میتوان تولید موسیقی كرد، پس سه نت دیگر
به چه كار میآیند؟ در بحث دانگ معلوم شد، بخش بزرگی از آهنگهای ایرانی تنها با یك دانگ شکل می گیرند
و چنانچه قرار باشد آهنگی گسترش یابد، به ناچار باید از نتهای دیگری هم استفاده شود. یعنی لازم است از
مرز دانگ عبور كنیم. در چنین حالتی معمولاً دانگ دیگری به دنبال دانگ نخست میآید، بدون آن كه فاصلهای
بین آنها پیدا شود، شكل (56) دو دانگ به هم پیوسته را نشان میدهد.
معرفی تعاریف موسیقی ایرانی – تعریف های موسیقی ایران – آشنایی با تعاریف موسیقی ایران
همان طور كه در شكل (56) ملاحظه میشود یك پرده اضافی به دو دانگ پیوسته «سل ـ لا ـ سی ـ دو» و «دو ـ
ر ـ می ـ فا» چسبیده و به نوعی دو دانگ مربوطه را تكمیل كرده است. نت پایانی، هم نام نت آغازین دانگ اول
و به فاصله هنگام (Octave) میباشد. یعنی بسامد نت «سل» در پردهی تكمیلی درست دو برابر نت «سل»
ابتدای دانگ اول است. در موسیقی ایرانی به مجموعهی دو دانگ پیوسته كه یك پردهی اضافی را هم به دنبال
خود دارند، دور كامل گفته میشود. همین مفهوم در موسیقی غربی گام (scale) نام دارد. ولی آهنگهای
ایرانی برای جلوه گری، همیشه نیاز به یك دور كامل یا گام ندارند. اغلب آنها در محدوده یك دانگ و گاهی دو
دانگ، ساخته و پرداخته میشوند. البته در موسیقی ایرانی معاصر گاه نغماتی به گوش میرسد كه از
محدودهی یك گام فراتر میروند. فاصلهی بین نتهای یك دور كامل اگر فقط شامل پرده و نیمپرده و به ترتیب
شكل (57) باشد، دور طبیعی یا گام طبیعی خوانده میشود، ولی در موسیقی ایرانی دانگها و دورهای
دیگری هم وجود دارند كه فاصلهی بین نتهایشان، غیر از پرده و نیمپرده، اندازههایی مثل سهچهارم پرده و یك
و یكچهارم پرده را شامل میشود.
شکل 56: دانگ های به هم پیوسته
شکل 57:ساختار یک دور کامل یا گام
گوشه
گوشه آهنگی مختصر و كوتاه است كه دستكم با سه یا چهار نت ساخته میشود. یك گوشه حتماً بایستی از
فواصل دانگ مشخصی پیروی كند و لازم است یكی از نتهای دانگ بهعنوان مركز آهنگ انتخاب شود بهطوری
كه دیگر نتها به سمت آن متمایل شوند. این نت مركزی، در فرهنگ موسیقی ایرانی شاهد نام دارد. یك
گوشه ممكن است از محدودهی یك دانگ فراتر برود ولی نت شاهد ثابت خواهد بود. برخی مشخصات گوشه
عبارتند از: 1ـ ساختمان آن ازسه، چهار و یا پنج نت تشكیل شده است. یعنی در محدوده یك دانگ نواخته
میشود. گوشههای دیگری هستند كه در محدوده دو دانگ اجرا میشوند كه به آن گوشههای دودانگی
میگوییم. 2ـ گوشه حتماً دارای یك نت مركزی به نام شاهد است. 3ـ ریتم گوشهها آزاد و متغیر است. یعنی با
میزان مشخصی قابل بیان نیستند. 4ـ برخی از گوشهها علاوه بر نت شاهد دارای نت دیگری به نام ایست
هستند كه غیر از شاهد است. 5ـ برخی گوشهها یك نت متغیر دارند به طوری كه در حین اجرای گوشه، بسامد
این نت به اندازه حدوداً ربع پرده كم و زیاد میشود.
علی اکبر شهنازی
دستگاه
این واژه معانی مختلفی دارد. یكی اینكه از دو بخش دست + گاه تشكیل شده است. «دست» به معنای
عضوی از بدن و «گاه» به معنی محل و موقعیت كه در موسیقی و نوازندگی میتواند اینگونه تعبیر شود. وقتی
دست انسان روی دستهی برخی از سازها نظیر تار و سهتار و كمانچه و… حركت میكند، بر اثر آن موسیقی
تولید میشود و چنانچه نوع حركت انگشتان دست روی دستهی ساز تغییر كند، فضای موسیقایی هم دگرگون
میشود كه اصطلاحاً میگویند، دستگاه عوض شد. در حال حاضر به مجموعهای از گوشهها كه از نظر
دانگهای تشكیلدهنده، خویشاوندی نزدیكی به هم دارند، واژه دستگاه گفته میشود. اگر بخواهیم با یك
مثال ساده بیان كنیم، دستگاه را میتوان به یك فامیل تشبیه كرد. هر فامیل نسبت به فامیل دیگر استقلال
شخصیتی دارد ولی اعضای فامیل كه همان گوشهها باشند، خیلی به هم شبیه و نزدیكاند. درحالیكه با
اعضای فامیل دیگر ممكن است شباهت كمی داشته باشند و یا هیچ شباهتی نداشته باشند، ضمن اینكه
تمام فامیلها در منطقه یا شهری به نام «موسیقی ایران» زندگی میكنند.
معرفی تعاریف موسیقی ایرانی – تعریف های موسیقی ایران
هفت دستگاه
موسیقی رسمی و شهری ایران در حال حاضر به صورت هفت دستگاه مستقل، دستهبندی و ارائه میشود كه
برخی از دستگاهها دارای شعبههای كوچكتری به نام «آواز» هستند. شكل (58) تعداد دستگاهها و ارتباط
آوازهای مربوطه را نشان میدهد.
شکل 58: نمودار دستگاه های موسیقی ایرانی
تغییر دستگاه
هر دستگاه موسیقی ایرانی متشكل از دانگهای مختلفی است كه گاهی یك دانگ بین دو یا چند دستگاه
مشترك است. ولی برخی دانگها نیز بهطور اختصاصی به یك یا دو دستگاه تعلق دارند. اگر مجری موسیقی
ایرانی ـ چه خواننده و چه نوازنده ـ بخواهد از دستگاهی به دستگاه دیگر برود، در واقع از دانگهای مشترك بین
دو دستگاه استفاده میكند و سپس به دانگ اختصاصی آن دستگاه فرود میآید. هنگام تغییر دستگاه به طور
طبیعی اندازه فواصل با استفاده از نشانههای جانبی تغییر میكند و معمولاً نت شاهد نیز عوض میشود.
آشنایی با تعاریف موسیقی ایران
قالب های ایرانی
بیشتر پدیدهها در طبیعت دارای شكل و قیافهای معین و مشخصاند كه با به خاطر سپردن آنها، به راحتی
میتوان تفاوت و اشتراك این پدیدهها را درك كرد. برای مثال شكل و قالب تمام لیوانها با كمی اختلاف مثل هم
است. حال یك لیوان را با یك میز مقایسه كنید. میبینید كه چقدر قیافهی این دو متفاوت است. ولی از طرفی
تمام میزهای دنیا از نظر قالب و قیافه مشتركاند. در موسیقی نیز برای تقسیمبندی آهنگها و به جهت
سهولت ساخت، اجرا و درك آنها، در چندین قالب یا فرم دستهبندی میشوند. یعنی آهنگهایی كه از نظر
ساختار، شباهت بیشتری به هم دارند، دارای قالب یكسانی هستند. فرمهای رایج در موسیقی ایرانی به
شرح زیراند.
پیشدرآمد
آهنگی با سرعت كند است كه معمولاً در گوشههای اصلی هر دستگاه بیان میشود و گاهی نیز به گوشههای
خارج از یك دستگاه هم رفت و برگشتی انجام میگیرد. ریتم غالب پیشدرآمدها 4/4 ، 3/4 ، 12/8 ، 6/4 ، 2/4
یا 6/8 است و در همهی این موارد سرعت اجرا حالتی آرام و متین دارد. مدت زمان پیشدرآمد بین 2 تا 5 دقیقه
میتواند باشد (نمونه 1).
تصنیف
آهنگی است كه باید كلامدار باشد و معمولاً كلام آن از شعرهای سنتی فرهنگ فارسی انتخاب میشود
(نمونه 2). تصنیف بهطور غالب از صدای بم شروع میشود و پس از رفتن به اوج، دوباره به قسمت بم برگشت
میكند. مدت زمان آن معمولاً بین 2 تا 8 دقیقه، متغیر و ریتم اش بسیار متنوع است، مثل 2/4 ، 3/4 ، 4/4 ،
6/8 ، 12/8 ، 7/8 ، 5/8 و…
آواز ایرانی
آهنگی آزاد است که خواننده اشعاری را در یک دانگ مشخص می خواند و میزان کشش ها، تحریرها و سکوت
ها کاملاً در اختیار اوست. یعنی همانند قطعات ضربی الزامی ندارد که با سرعت مشخصی به اجرای موسیقی
بپردازد. آواز ایرانی در جهان یک نمونه منحصر به فرد است که اگر مجری آن مسلط و توانا باشد، با کمترین ساز
همراهی کننده و گاه حتی بدون ساز می تواند بر شنونده تأثیر عمیق بگذارد (نمونه 3). آواز در موسیقی
ایرانی غالباً یا یک ساز تنها، همراهی می شود، گاهی با مجموعه ای از نوازندگان همنواز و گاه بدون همراهی
ساز. برخی آهنگسازان امروزی نیز قطعه ای ضربی برای همراهی با آواز تنظیم می کنند تا زیر صدای خواننده
به اجرا درآید، به طوری که خواننده کاملاً آزادی عمل خود را دارد و پس از پایان هر بند آوازش، گروه نوازندگان به
اجرای قطعه ای مشخص می پردازند و بار دیگر به هنگام آواز، حجم صدای گروه پایین می آید.
چهار مضراب
آهنگی با سرعت تند است كه بر اساس یك پایهی تكراری به چرخش درمیآید و دارای یک الگوی مضرابی
است. ریتم غالب چهار مضرابها 2/4 ، 3/8 ، 6/8 ، 6/16 و گاهی 5/8 میتواند باشد. مدت زمان آن كوتاه و از
یک تا 3 دقیقه متغیر است. البته گاهی چهار مضرابهای طولانیتر هم شنیده میشود (نمونه 4).
رنگ Reng
از جهاتی شبیه چهار مضراب است، یعنی سرعت آن بالا و دارای مدت زمان كوتاهی است اما پایهی تكراری
ندارد و به جای آن از تنوع جملهبندی برخوردار است. ریتم غالب رنگها 6/8 است و به ندرت از دیگر ریتمها
استفاده میشود (نمونه 5).
قطعه
آهنگی ضربی و حالتی آزاد دارد. یعنی میتواند از هر گوشهای آغاز شود و ریتمهای مختلفی هم داشته
باشد. سرعت اجرای قطعه نیز معیار مشخصی ندارد. همینطور مدت زمان آن هم از یك تا ده دقیقه میتواند
اختیار شود. قطعه از فرمهای جدید آهنگسازی موسیقی ایرانی است كه در یكصد سال اخیر به كار میرود
(نمونه 6).
ترانه
به نوعی از تصنیف اطلاق میشود كه شعر آن ساده و بیپیرایه و در برخی موارد بسیار عامیانه است. شعر
خیلی از ترانهها روی آهنگ، سروده میشود و در مجموع یك ترانه از اول تا آخر سادگی خودش را حفظ میكند.
یعنی پیچیدگی در شعر و آهنگ آن وجود ندارد. غالب ترانهها مضامین عاشقانه و گاه اجتماعی دارند (نمونه 7).
اجرای پیش درآمد با عود و تمبک
شهرام ناظری
آواز خوانی
محمد علی کیانی نژاد
کلنل علی نقی وزیری
حسن کسایی
اکبر گلپایگانی
منبع: نگاره – مدرسه فارابی
0